آمار ثبت احوال جمهوری اسلامی از سه ماه سال گذشته نشان میدهد که در ١١ درصد ازدواجها، سن زنان بیشتر مردان بوده است. گفته شده که از کل ۲۲۴ هزار ازدواج که در بهار ۱۳۹۱ ثبت شده است، حدود ۲۵ هزار مرد ایرانی با زنانی ازدواج کردهاند که یک تا ۲۰ سال از آنها بزرگتر بودهاند. یک جامعه شناس در تهران هم گفته است که علت مسئله اقتصادی است، کرایه خانه گران و تورم بالاست. ایشان البته چرند میگوید. معلوم نیست در کشوری که 61 در صد فارغ التحصیلانش را زنان تشکیل میدهد و تنها ١٢ درصد از این نیرو جلب بازار میشود، زنان از رفاهی برخوردارند که در ازدواج بعنوان یک فاکتور مهم عمل میکند. بازار کار ایران یک بازار مردانه است. بخش اعظم نیروی کار زنان عملا خانه نشین هستند. سیاستهای رزیم اسلامی به یک تبعیض و آزار جنسی سازمانیافته در بازار کار شکل داده است که بویزه طی ده سال اخیر شانس شاغل شدن زنان را کاهش داده است. قطعا عامل اقتصادی در ازدواج نقش بازی میکند، اما همین نیمچه آمار نشان میدهد که باید فاکتورهای مهمتری در شکلگیری این تمایل و ترند دخیل باشند. به دو خبر زیر توجه کنید:
خبر اول: مرتضی طلایی، عضو شورای شهر تهران، در گفتگو با خبرگزاری ایلنا گفته که زندگی مشترک دختران و پسران تهرانی بدون ازدواج رسمی با یکدیگر افزایش یافته است. آقای طلایی هشدار داده که این پدیده یک "آسیب اجتماعی" است و "پیامدهای خطرناکی دارد."
خبر دوم: براساس آمار مرکز ثبت احوال ایران، در ۱۰ ماه نخست سال ۱۳۹۱ به طور متوسط روزانه ۳۸۱ زوج از هم جدا شدهاند، یعنی هر ساعت ۱۶ زوج در ایران از یکدیگر طلاق میگیرند.
اخباردر همین حد نشان میدهد که در این جامعه خبرهایی است که دیگر نمیتوان تنها با عامل اقتصادی توضیحشان داد. در "بلاد رژیم اسلامی" بیش از یک دهه است که یک انقلاب جنسی پر قدرت سر از لاک خود در آورده و خود را با همه تلفاتی که داده، به جمهوری اسلامی تحیمل کرده است. نهاد خانواده، روابط جنسی، ازدواج و زندگی مشترک از جانب نسل جوان به چالش کشیده شده و باز تعریف شده است. نگاه را باید به این جنبش بزرگ جنسی چرخاند تا علت آمار بالای طلاق، زندگی مشترک بدون ازدواج روشن شود.
به قول آن گزارشگر بلژیکی: در زیر شهر تهران زندگی ای جریان دارد که مردمش هیچ شباهتی به مردم خیابانهای تهران ندارد.
محمدرضا پویا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر