۱۳۹۱ اسفند ۱۶, چهارشنبه

ولع جراحی پلاستیک و وسواس زیبایی در ایران


                                   دو زن ایرانی آرایشگر و یک زن خانه‌دار در کلاس زبان انگلیسی در تهران


از نشانه‌های متعدد واکنش منفی در برابر ایده‌آل‌های جمهوری اسلامی، شاید هیچ یک مشهودتر از وسواس ایرانیان در زیبایی ظاهری نباشد. جوانان – برخی در سن 14 سالگی- بسیار دور از ارزش‌های معنوی درونی، خود را به دست جراحان پلاستیک می‌سپارند به این امید که "قیافه عروسکی" پیدا کنند تا هر چه بیش‌تر شبیه هنرپیشگانی شوند که در فیلم‌های هالیوودی و برنامه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای غربی می‌بینند.

ایران دارای بالاترین آمار جراحی بینی در دنیاست. طبق گزارشی در روزنامه محافظه‌کار اعتماد، سالانه 200 هزار ایرانی، عمدتا زن، جراحی پلاستیک می‌کنند تا بینی‌شان کوچک و نوک‌اش سربالا شود.
برای بسیاری جراحی زیبایی واکنشی است نسبت به قوانین محدودکننده حجاب اجباری. زنی می‌گوید: "نمی‌گذارند زیبایی‌مان را نشان دهیم."
"این طبیعت آدم است که بخواهد با اندام، مو و پوستی زیبا توجه دیگران را جلب کند... اما حجاب نمی‌گذارد. بنابراین باید خودمان را با نمایش "هنر"مان در صورت‌مان ارضا کنیم."
برخی دیگر آن را فقط بهره‌برداری از مزایای مدرنیته می‌دانند.
یکی می‌گوید: "علم و تکنولوژی پیشرفت کرده‌اند و مردم می‌توانند زیباتر شوند. چرا ما نباید بکنیم؟"
افزایش شدید تورم در ماه‌های اخیر بر قیمت جراحی پلاستیک که پیش از آن هم گران بود، افزوده است. در حال حاضر قیمت یک عمل بینی در ایران 50 تا 100 میلیون ریال (در حدود 1100 تا 2200 پوند) است، عمل مکش چربی شکم و جمع کردن پوست می‌تواند 30 تا 70 میلیون ریال قیمت داشته باشد، عمل چین و چروک‌های صورت بین 30 تا 60 میلیون ریال و برای کشیدن پوست پیشانی تا 150 میلیون ریال باید پرداخته شود. این کشوریست که دستمزد متوسط ماهانه کارگری در شهرهای بزرگ در حدود 275 پوند است.
آیا مشتریان از نتیجه عملی چنین گران راضی هستند؟
مرجان دختری 33 ساله و صاحب یک مغازه لباس‌فروشی است. او دو عمل داشته است: یکی برای بینی و دیگری برای ابرو و پلک. او برای عمل دماغ خود در سال 2009 مبلغ 45 میلیون ریال (در حدود 2800 پوند) پرداخته و برای عمل ابرو و پلک در سال 2011 مبلغ 25 میلیون ریال (در حدود 1300 پوند).
او می‌گوید: "شاید چون وقتی نوجوان بودم و سرم به چیزها و کارهای دیگری مشغول بود، واقعا به تغییر صورتم فکر نکرده بودم. اما در حدود 5 سال پیش احساس کردم لازم است این کار بکنم. احساس می‌کردم صورتم شروع کرده به عوض شدن، در حالی که می‌توانم هنوز اگر بخواهم جوان‌تر و قشنگ‌تر به نظر آیم."
مرجان که بعد از جدایی از همسرش، دو بار صیغه شده است، اکنون تنها زندگی می‌کند.
وی می‌گوید: "فکر می‌کنم آن چیزی که انگیزه من و خیلی از دختران جوان برای بهتر شدن ظاهرشان است، این است که شوهر بهتری پیدا کنیم که موقعیت بهتری دارد، به علاوه با اعتماد به نفس بیش‌تر زندگی اجتماعی بهتری هم داشته باشیم. همیشه حس می‌کردم صورتم یک چیزی کم دارد، و واقعا وقتی می‌خندیدم یا لبخند می‌زدم از صورتم بدم می‌آمد، بنابراین در برخورد با دیگران احساس راحتی نمی‌کردم. الان حس خیلی بهتری دارم."
عمل‌های مرجان بدون مشکل پیش نرفته است: "مشکلی با دماغم نداشتم، اما بعد از عمل پلک و ابرو، گاهی سردردهای وحشتناکی داردم و احساس می‌کنم هنوز بخیه‌ها کشیده نشده‌اند."
هانیه، کارمند اداری 35 ساله، به تازگی عمل بینی را پشت سر گذاشته و هنوز آثار جراحی روی صورتش باقی‌ست. او می‌گوید: "شاید چند ماه طول بکشد تا دماغ شکل نهایی خودش را بگیرد؛ هرچند کمی نگرانم."
او نگران عواقب پس از جراحی است که بسیاری از آدم‌های دیگری که با آن‌ها صحبت کرده داشته‌اند: مشکلات تنفسی، صدمه به بینی یا بدفرم شدن آن بر اثر غلتیدن در خواب یا عطسه، درد سینوس‌ها و احتقان در زمستان، رشد بافت‌ها یا استخوان اضافی، و از دست دادن حس بویایی."
هانیه می‌گوید برای پرداخت هزینه عمل از بانک 70 میلیون ریال وام گرفته است.
چگونه موفق شده است؟ می‌گوید بانک به او وام داد تا یک اتومبیل بخرد. او اتومبیل را فروخت و از پولش برای عمل بینی استفاده کرد. "دماغم الان همان جوریست که دلم می‌خواست، بنابراین امیدوارم چیزی پیش نیاید".
زن دیگری که مدت زیادی از عملش نگذشته، می‌گوید: "من زندگی اجتماعی بهتری دارم و دیگر لازم نیست به خاطر دماغ گنده‌ی چاقم خجالت بکشم. در خانواده ما انواع عمل‌های زیبایی کاملا عادی است و اغلب زن‌ها و دخترها دماغ‌شان را عمل کرده‌اند."
در سال‌های اخیر تب عمل بینی مردان را هم گرفته است.
محمد که در یک مغازه لوازم‌ آرایش و لوازم تزئینی در یکی از مناطق شلوغ تهران کار می‌کند، دو سال پیش عمل بینی داشته است. می‌گوید علاوه بر بهتر شدن قیافه‌اش در کل، امیدوار است بتواند مشتریان بیش‌تری را جلب کند.
"من هر روز با صدها دختر و زن سر و کار دارم. همه آن‌ها وقتی می‌خواهند لوازم آرایش بخرند، پیش من می‌آیند، بنابراین باید برای آن‌ها خوش قیافه و جذاب باشم."
"جامعه جراحی بینی" ایران در همکاری با دانشگاه جان هاپکینس در ایالات متحده، تحقیقی انجام داده است که نشان می‌دهد آمار جراحی بینی سرانه در ایران هفت برابر ایالات متحده آمریکاست.
تعداد افرادی که جراحی شکم یا سینه می‌کنند هم رو به افزایش است. در حالی که آمار دقیق این گونه عمل‌ها موجود نیست، گزارشات کارشناسان در این زمینه نشان می‌دهد که فقط یک پنجم این گونه عمل‌ها به دلایل پزشکی صورت می‌گیرد و بقیه به علل زیبایی هستند. طبق یک تجزیه و تحلیل، جراحی زیبایی در ایران به همان اندازه برزیل رواج دارد.
ظاهرا در میان همسران و دختران نهادهای حاکم محافظه‌کار (و برخی از همکاران رئیس جمهور) هم گرایش به جراحی زیبایی وجود دارد. به گفته روزنامه اطلاعات، و سایر سایت‌های خبری ایران، همسر علی اکبر ولایتی، مشاور ویژه رهبری در مسایل امور خارجه، چند سال پیش بر اثر عواقب ناشی از عمل مکش چربی مرده است.
با رونق تقاضا برای عمل جراحی، بسیاری از عمل‌ها توسط پزشکان بدون مجوز انجام می‌شود. گروه تحقیق پاتولوژیک "مرکز مطالعات استراتژیک آریا" در تهران اخیرا گزارشی منتشر کرده است که می‌گوید در حالی که فقط 157 جراح زیبایی دارای مجوز در تهران وجود دارد، در حدود 7000 نفر در حال انجام این کار هستند.
در نتیجه تعداد عمل‌های ترمیمی هم افزایش یافته و هم‌چنین افرادی که دچار صدمات غیر قابل ترمیم شده‌اند.
رضا، روانپزشک و و مشاور خانوادگی، می‌گوید: "این جراحی‌ها نتیجه‌ی تصویر ناسالمی است که مردم از خود دارند. بسیاری خود را خیلی زشت می‌بینند. بعضی دوران کودکی بغرنج و بدی داشته‌اند، بنابراین دچار عدم اعتماد به نفس هستند و به عمل جراحی متوسل می‌شوند؛ چون فکر می‌کنند این طوری می‌توانند زندگی اجتماعی جذاب‌تر و بهتری داشته باشند."
برخی خود را به تیغ جراحی سپرده‌اند و اکنون از تصمیم‌شان پشیمان‌اند.
رضا می‌گوید: اخیرا یک مقام بهداشتی اعلام کرده است که در حدود 30 درصد افرادی که جراحی زیبایی کرده‌اند، ناراضی‌اند."
برای دستیابی به نتیجه یک عمل جراحی زیبایی، راه‌های دیگری هم وجود دارد.
زنی به نام عاطفه، با بینی کوچک و سربالا، با اعتماد به نفس در خیابان قدم می‌زند.
او می‌گوید: "من پنج سال پیش که 29 سالم بود، دماغم را عمل کردم. راستش را بگویم یکی از دلایلی که این کار را کردم آن بود که شوهر خوبی پیدا کنم، اما متأسفانه هنوز پیدا نکرده‌ام."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر